- انوشه گلبن
- چهارشنبه ۲۳ تیر ۰۰
ٰٰ
خاطره. . . .
این بدترین هیزم تر،تنور زندگی. . .
حتی اگر به آتش بکشی.....
دوداش چشمانترا بارانی می کند
و
خاکسترش همه موهایت را سفید
کاکتوس شدنم تصادفی نبود از میان همه گلهای رنگا رنگ
بی آن که خود بخواهم بی آنکه محصولغرورباشد
این رد زخم نا مردمی نقاب دارانی ست ازجنس آدم
که به نام عشق به یادگار گاه برتن روح
گاه بردل ایام ، گاه برتن خاطره
ازبودن برای بیکسی ماندو رفتن
اما نرفت .....
وپای در گلدان باورهایم
ناشنیده کلام از چشمم
به جای ماندم
میان باغی که کسی کاکتوس نمی خواهد
و. . . تو چه میدانی از عشق
که چگونه روح را به پرواز میخواند
وقتی همه حس و ذهن تـــــــــــو
ازمفهوم عشق ، فلسفه بافی ست
در قالب زدن قاب پوسیده هوسهای لجن آلود
یاکه تن خواهی یاکه راهی برای فرارتنهایی
عشق رابایدکه در لحظه زیست
عشق را باید درمیان هرپرِ پروانه دید
عشق را باید زندگی کرد
میان این همه شلوغی ...
بین همه این دروغ های رنگین
دلم یک کلبه میخواهد....
دوراز همه نقاب ها . . . ..
دوراز همه باورهای نا باور . . . .
دور از همه دورها
شرم می کنم از نگاه به آیینه گذر روزگار
رسوانمود عاقبت من بی نقاب عاشق را
همه شعرمن از دردعاشقی بود افسوس
ندانسته که مفهوم عشق درنقابِ تارهاست
عشق از اذل مایه زنده زیستن بود
افسوس که خفاش ذهن تارمردم شهر
هرحس تن خواه رابه کالای عشق فروخت
بعد من خاکسترم را. . .
به دریا به دهید
شاید در قعر دریا شاید
شعر مرا عاشقانه
صدفی ، در نی لبک دمید
تا قطره اشگی ، مروارید شود
یاکه در مهتاب شبی
بدست نسیم
شاید طعم بوسه هایم
لبخند ِ گلی شود
بعد من خاکسترم را
به باد دهید
شاید کسی در راه
به انتظار عاشقی مانده باشد
قدمهایت را می شمارم
زیر بارانی که همه دلشوره هارا
می شوید ،
وقتی آغوش تو چتر من است
و #طُ ، بامهربانی
خیس شدی جان دلم
ومن باعشق غرق در نگاهت
فقط چند قدم دیگر. . .
چندقدم زیر باران عشق
شب که به خانه ام سایه کرد
مهتابِ عریان بی حجب نگاهم
میان حوض خیال غرق عاشقی شد
وستاره ها بی شرم نگاه حریصان تن خواه
سرگرم بوسه و چشمک و دلنوازی آشکار
اینجا هیچ کس، کسی را تفسیرنمی کند
وهیچ محکمه ای برای چگونگی عاشقانه ها نیست
اینجا هیچ دلی دلتنگی نمی داند
اینجا خلوتی است برای خــــــــلوت دل
لرزش و فریاد گوش خراش گوشی
چشمان خسته و نا باورانه من
پرسشِ لرزان ِ صدایی نگران
بختک بغض نا باورِ گلوی من
دوباره صدایت می کند
خواب نیست رویا نیست
و #عشق ناگهان
پروازی دوباره می شود
به آسمان زندهِ زندگی