۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

عصر فردا

به عصر فردا بگو
ما همه خاطراتمان را
دیدنها ، عاشقی ها، بوسیدنها
یواشکی ، درتاریکی شبهای بی مهتاب
نه کنار حوض وشمعدانی و پیچک باغچه
روی همین نیمکت خالی ، بی صدا
توی دنیایی مجازی فریادزدیم
به عصر فردا بگو
دنیای ما اعتمادش را گم کرده بود

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • چهارشنبه ۲۷ اسفند ۹۹

    جاده

    جاده‌ای بودم
    باریک، به اندازۀ یک‌نفر
    و طولانی و یک‌طرفه
    آن‌قدرکه باید عصازنان
    به روزهای پیری و کوری‌ام می‌رسیدی
    چگونه برگشتی؟
    به روزهای پیش از بوسیده‌شدن
    چگونه برگشتی؟

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • چهارشنبه ۲۷ اسفند ۹۹

    هرباربه تو فکر میکنم

    هربار به تو فکر می‌کنم
    یکی از دکمه‌هایم شل می‌شود
    انقراض آغوشم یک‌نسل به تأخیر می‌افتد
    و چیزی به نبضم اضافه می‌شود
    که در شعرهایم نمی‌گنجد
    کافی‌ست تورا به نام بخوانم
    تا ببینی لکنت، عاشقانه‌ترینِ لهجه‌هاست
    و چگونه لرزش لب‌های من دنیا را به حاشیه می‌بَرد

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • چهارشنبه ۲۷ اسفند ۹۹
    همسفر های گرامی
    استفاده از شعر ها فقط درصورت ذکر منبع مجاز است
    درغیر این صورت موجب پی گرد هردودنیا می گردد