بوی قهوه داغ ، طعم لبانت
قاب پنچره خیال ، قاب تصویر نگاه
لمیده در آغوش ِ شعرمن
دست در گیسوی رقصان باد
سرفرد آمد از سرِعشق
چشم در چشم نجوایی بیصدا
دست در دست ، لرزان ،نمناک
پیچکی سوی آسمان
سرمیزند از آغوش من تا ما
شقایق شقایق بردشت عاشقانه ها