خاتونم !!
بی هوای تو در هوای ابری این دوراجباری
دلتنگی های خیسِ جنون را ، برکدام بند وجودم
پهن باید کرد ؟،که رنگی از عشق تو نباشد ؟
واین خود تلخ می شود تلخ
وقتی هیچ قند وشکری مزه این بودن را
به شیرینی طعم بوسه هایت نمی کند
وتلخ تر خاطره . . .
این روزها کابوس می شود به جان ندیدن
انگار حتی آینه و پنجره هم فریادیست بر من
این لبخند آلزایمری تــــــــــو کجا آخرکه بدادم نمی رسد