لب هایت را همان جا بگذار

بیا تا شب را قدم بزنیم

تنت راروی تخت عریان رهاکن

امشب دلم پای همدلی می خواهد

شاید بارانی نباشد

شاید نه باد و نه سرما

دلم هوس یک فنجون دست گرم بی ریا کرده