۲۱۵ مطلب با موضوع «شعر من» ثبت شده است

""

کاش تو هم ، شاعری می کردی

شاید این بار ، گذرت ناخواسته

بین کوچه های ، حرف وصدا

واژ عشق سر راهت شد

  • ۱ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • چهارشنبه ۲۹ خرداد ۹۸

    باز دو باره

    بی خیال شده ام. . .

    اینجا هیچ کس از کسی

    برای اشگها دلیل نمی خواهد

    وتو می دانی دیگر

    هیچ چیز سکوتم را نمی شکند

    ودلم دیگر از وحشت

    رفتن ها . . . زخم زدنها

    کابوس نخواهد دید

    اینجا دیار تنهایی ست

    به دوراز تن هایی که

    لبخند به لب. . . . خنجرت میزنند

    فریاد،بهمن 95

  • ۱ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • دوشنبه ۲۷ خرداد ۹۸

    *****

    پناه بی پناهیم  آیینه ای شد بردیوار

    که فریاد را  باران چشمم کرد

    کاش نفس در سینه زندان نبود

    شاید همه آیینه را فریاد میزدم

     

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • شنبه ۲۵ خرداد ۹۸

    *بهانه*

    به بهانه ها التماس نکن

    وقتی بودنت از سر اجبار است

    به چشمم نگاه کن وببین

    سالها پیش رفتنت را  ثبت کرد

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • جمعه ۲۴ خرداد ۹۸

    دلتنگی

    دلتنگی هاتو بردار

    توی کوله پشتی بگذار

    بگذارکسی ندونه

    دلت گرفته بهونه

    دلتنگی هاتو بردار

    توی باغچه بکار

    بگذار فقط شبها و شبنم چشمات بدونه

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • پنجشنبه ۲ شهریور ۹۶

    برای تنهایی ها

    کاش تو هم می دانستی. .

    که چه طعمی دارد

    زیرِ این سقف کبود

    بین این مردم پر رنگ وریا

    یک نفس همدلی ، حتی با سکوت. .

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • يكشنبه ۱۵ مرداد ۹۶

    کاش می دانستی

    کاش می دانستی، وقت نبودن هاتت

    چگونه  گلهای قالی  ردقدمهایت را

     دنبال میکند

    کاش می دانستی ، وقت نبودن هاتت

    چشمانم ، چگونه

    حرکت کند عقربه هارا نفرین می کند

    کاش می دانستی ، وقت نبودن هایت

    چگونه حتی سینیِ فنجان قهوه

    به دنبال سهم فنجان تو میگردد

    کاش می دانستی

    وقتی دیدنت ، دور می شود و دیر

    دلتنگی چقدر تلخ می شود

  • ۰ پسندیدم
  • نظرات [ ۱ ]
    • انوشه گلبن
    • دوشنبه ۲۶ تیر ۹۶

    هیچ سخت نیست

    برای من هیچم سخت نیست

    من که همیشه جایم هست 

    تا نبودن دیگری

    منکه چمدان خاطرهایم

    پشت درب فراموشی ست

    کنار آمدن باقاب خالی اتاق

    نشستن در سکوت تنهایی مهتاب

    خط خوردن اسمهای داده شده

    که نشانی حدودم رانشان زده

    سخت نیست

    برای من که سنگفرش

    کوچه های رفاقت دیروز

     رد پای همراه دیگرت شده 

  • ۰ پسندیدم
  • نظرات [ ۱ ]
    • انوشه گلبن
    • جمعه ۹ تیر ۹۶

    درد نوشت 1

    دیگه بارون هم حال نداره
    واسه نشستن کنار سنگ فرش کوچه
    دیگه حتی چتر هم گله نمی کنه
    از بودن توی چادر تنگ
    دیگه حتی سیگار وقهوه تلخ
    سایه های بی کس روی دیوار اتاق
    جای خالی روی تخت . . . . .
    پنجره تک چسبیده به دیوار
    دیگه حتی این فریاد های سکوت
    بی تفاوت به همه بود ونبود

  • ۰ پسندیدم
  • نظرات [ ۱ ]
    • انوشه گلبن
    • پنجشنبه ۸ تیر ۹۶

    شاید . . .

    کسی چه میداند ؟!شاید

    یک روز تو هم مبتلا شدی

    به همین دردِ دست گرم

    با نجوای نگاهی سرد

    به همین نورخاطره ها

    درتاریکی فراموشی

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • سه شنبه ۱۵ فروردين ۹۶
    همسفر های گرامی
    استفاده از شعر ها فقط درصورت ذکر منبع مجاز است
    درغیر این صورت موجب پی گرد هردودنیا می گردد