بیچاره قصد ودست روزگار

که همه ندانستن های من و

نخواستن های تورا ، به گردنش آویختیم

بیگناه حرف مردم  ،

که  همه نگفتن های گفتنی

 همه بهانه ،توهم ، فهم نشدند ، ندیدن را ،

 توی دهنش گذاشتیم

بی گناه دوره وزمونه

که

همه نقابها وافکار کثیف مان را

 به تنش مالیدیم

بدبخت من و تو

که همه سالهایمان ؛  بابی انسانی ،  تلف شد