بیا زنده گانی کنیم

بیا تا چشم بردنیای کورها ببندیم
بیاتا همه باور هایمان را فریاد کنیم
بیا تا دست در دست ،چشم درچشم
اتشی براین دنیای کبود وسرد
این خفه گیهای احساس،اجباری تن خواهی
هیمه ،هیمه . . . . شعله ،شعله
با نوای صداقت ، برزنیم
بیا تا خاکستر دروغ گناهِ بی گناهی را
بر دستان باد فراموشی دهیم
بیا تا زنده هستیم ،زندگانی کنیم

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • چهارشنبه ۲۳ بهمن ۹۸

    شعر بخوان

    برایم شعری بخوان
    نه با لبانت ، باچشمت بخوان
    مرابا نوای عشق آرام
    در گوشم بخوان
    دستانت را آهسته
    پیش بیار
    تن پاره پاره قلبم
    پرنده ای زخمی ست
    به دستان عاشقت
    محتاح است

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • پنجشنبه ۱۷ بهمن ۹۸

    حسرت به جا می ماند

    امروز را از وحشت فردا
    فردا را در حسرت امروز
    حالم ، از ترس رسوایی
    قالم ، در حسرت نه رفتن
    روزگار سرد می گذرد سرد
    این زنانه بودن ها و آن مردسالاری
    ودرین میانه پوچ می شود هیچ می شود
    همه انسان بودن
    همه عشق ورزیدن
    همه صداقتهای نا باورانه
    و
    تنهایی ؛   چون بختکی
    گلو گیر می شود ؛  ثانیه ، ثانیهِ زندگی را
    واز این همه تنها ؛
    حسرت زندگیِ برباد رفته
    به جای می ماند تلخِ تلخ
    چون طعمِ فریب

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • چهارشنبه ۱۶ بهمن ۹۸

    ناله در شب

    شاید همه ناله های تارِ صدایم
    همان پودهای نبافتهِ کیسوی توست
    که بدست باد بی اعتبارِ صداقت
    گاه بالا وگاه پائین . . .
    گاه دور و گاه نزدیک می شود
    کاش میان این تن و آن تو
    خطی فاصله نبود به پهنایِ دیواری
    از چنس مـــــن ، از جنس تـــو

  • ۰ پسندیدم
  • نظرات [ ۱ ]
    • انوشه گلبن
    • چهارشنبه ۱۶ بهمن ۹۸

    فقط یک قدم

    تنها یک قدم فاصله مانده. . .
    تاتـــــــــو ، در آغوش من و
    من ، در پناه تـــــــو
    تکیه بر هم ، برویرانیِ تابوهای
    کج فهمیِ دنیایِ این آدمها
    باپرواز از نقطه جنونِ تن خواهی
    در نجوایی از من به مــــــا شدن
    عاشقانه هارا با بوسه ای
    به جشن بنشینیم

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • سه شنبه ۱۵ بهمن ۹۸

    ** دلنوشته

    نازنینم. . . .
    این من نیستم ، که توعاشقانه هایش رااین قدرجوان و شاداب می بینی
    این خود خاصیت عشق است که همیشه همه چیزرا زیبا و جوان می کند

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • سه شنبه ۱۵ بهمن ۹۸

    *دلنوشته*

    وقتی همه اعتبار عاشقی های مان فقط در حد حرف سرزبانیست
    وقتی از اول راه سن ، قد، میزان دارایی،ترکیب هیکل ، زیبایی وتیپ ذهنیت سازی شده
    وقتی هنوز با خودمان صادق نیستیم و نمی دانیم برای چی و دنبال کی میگردیم
    وقتی باور نداریم عشق ذات زنده زندگی کردن است نه بقای نسل
    به بی راه می کشیم زندگی را عشق را بودنهای روح پرور را فقط به خاطر تنها نبودن و از دیگران جا نماندن
    ان زمان که برای هر ربطه ساده ای فلسفه و قانون و قاب تعین می کنیم
    وقتی که از وحشت تنهاماندن از هراس انتخاب نشدن خود واقعی را محکوم به پنهان در پشت سکوت و نقاب می کنیم
    چگونه انتظار داریم تکیه گاهی واقعی بیابیم؟
    چگونه باورداریم این بودها وانتخابها پایدار خواهد بود و پشیمانی به بار نمی آورد
    هیچ چیز وحشتناک تراز بودن اجباری زیر یک سقف و تظاهر به زنده بودن نیست

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • دوشنبه ۱۴ بهمن ۹۸

    برای خاتون*

    خاتونم. . . .
    گناه از دل سادهِ عاشق تو نیست، علت این بی اعتمادی ها. . .
    مقصر کسی ست که اولین بار تخمِ هرزه گیاه تن خواهی رادر جاده رسیدن به خانه عشق کاشت
    واین و آن رهگذر بیدل برای فرار ازتنهایی دانست و ندانسته باشبنم های دروغ و نقاب باور پذیری صداقت را سخت کرده اند
    مقصر ذهن های لچن زده آدم است که از دیر باز گناه سیب را به گردن حوا نهاد

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • دوشنبه ۱۴ بهمن ۹۸

    این منِ خسته

    بگذار برایت بگویم
    که این تن تکیده مانده درراه
    از عبورسالهای کویریِ مهربانی
    تنی شد عاشقانه
    که بوی عشق ، حتی
    ازحیاط همسایه
    به روحش پرِپرواز می دهد
    دستانش درکار مرهم
    بربا ل پرنده زخمی
    آغوشش پناه بی پناهی
    سرشانه اش جایی برای
    هق هق بی دلیل و بادلیل
    حالا اگر تو درراهی
    حالا اگر تو صدای قلبم را می شنوی
    به سراغم بیا نازنین
    بیا پیش از آنکه
    طوفان این زمستان نامردمی
    تنم را برباد دهد

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • شنبه ۵ بهمن ۹۸

    بوسه پنهان

    کنار تنِ عاشقیت ، تنم رها از بودن ست

    نفس ، نفس زدنت ، بهانه زندهِ زندگی

    هیچ راهی برای پنهان کردن عشقت

    برایم نمی ماند

    وقتی حتی تنهایی هایم ،

    بوی ترا می دهد

    وقتی ، همه هستیم

    پرازنوازش توست

    بوسه پنهانی وآغوش مهربانی

  • ۰ پسندیدم
    • انوشه گلبن
    • شنبه ۵ بهمن ۹۸
    همسفر های گرامی
    استفاده از شعر ها فقط درصورت ذکر منبع مجاز است
    درغیر این صورت موجب پی گرد هردودنیا می گردد