۹۱ مطلب با موضوع «روز نوشت» ثبت شده است

دعا می کنم هیچ وقت . . . .

دعا می کنم هیچ وقت صداقت و مهربانی ات ابزار فراموش کردن دیگری  قرار نگیرد
دعا می کنم هیچ وقت اعتمادفروختن و فریب خریدن را تجربه نکنی
دعا می کنم هیچ وقت عاشقانه های صادقانت وسیله پرشدن تنهایی های تن خواهانه کسی نگردد

دعا می کنم هیچ وقت  اغوش امن و شانه مهربانت نم باران فریب نه بیند
دعا می کنم هیچ وقت احساسات واقعیت وسیله ای برای خندیدن پنهانی دیگری نشود

دعا می کنم هیچ وقت  از هیچ وقت گذشته ات غمگین نباشی

دعا می کنم هیچ وقت یاد و خاطراتت همانند من نباشد   

  • ۰ پسندیدم
  • نظرات [ ۶ ]
    • انوشه گلبن
    • شنبه ۳۰ فروردين ۹۳

    دخترک


     دخترک کنار زمین بازی توی پارک نشسته بود . . . .

     باد خیره به دستهِ گل ش . . . . .   او خیره به گلِ سر دخترک تاب سوار. . .


  • ۰ پسندیدم
  • نظرات [ ۱ ]
    • انوشه گلبن
    • چهارشنبه ۲۷ فروردين ۹۳

    شکوائیه


    چقدر دنیای زشتی ساخته ایم !!؟؟. . . .

    صداقت را باخیانت . . ، دوستی را باکینه . . . .  ، محبت را باخشم وعشق را با سواستفادهوهوس های تن خواه هانه  پاسخ میدهیم . . . . ،

    راستی کجای این دنیای ساخته شده ما ، گل اعتما د به بار می نشیند ؟؟؟

  • ۱ پسندیدم
  • نظرات [ ۲ ]
    • انوشه گلبن
    • يكشنبه ۱۷ فروردين ۹۳

    سیزده بدر گرامی باد

    به طور کلی در میان جشن‌های ایرانی جشن  سیزده به در  کمی مبهم است،گفته می‌شود ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده ایست به باغ و صحرا می‌رفتند و شادی می‌کردند  زیرادر اکثر نقاط ایران بعد از چند روز دید و بازدیدهای نوروزی باید کشت و کار کشاورزان شروع می شده و لذا روز سیزده و یا شیشک اول باید همه به مزارع و کشت و زارها می‌رفتند و کار را شروع می‌کردند این در واقع جشن کاشت است. سیزده بدر سنت ایرانیان باستان به مناسبت پیروزی ایزد باران (تیر روزدر زبان اوستایی تیشتَریَه )بر دیو خشکسالی اَپوش می‌باشد. در باور پیشینیان پیش از آشو زرتشت برای این که ایزد باران در سال جدید پیروز شود و دیو خشکسالی نابود گردد باید مردمان در نیایش روز تیر ایزد از این ایزد یاد کنند و از او در خواست باریدن باران نمایند. در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروزی سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها می‌رفتند و به شادی و پایکوبی می‌پرداختند و آرزوی بارش باران را از خداوند می‌نمودند تا کنون هیچ دانشمندی ذکر نکرده که سیزده نوروز نحس است بلکه قریب به اتفاق روز سیزده نوروز را بسیار سعد و فرخنده دانسته‌اندبرای مثال در آثار الباقیه ابوریحان بیرونی، جدولی برای سعد و نحس بودن روز ها قرار دارد که در آن برای سیزدهم نوروز که تیر روز نام دارد، کلمهٔ سعد به معنی نیک و فرخنده آمده‌است. بعد از اسلام چون عرب سیزدهم تمام ماه‌ها را نحس می‌دانند، به اشتباه سیزدهم عید نوروز نحس شمرده شد.



  • ۰ پسندیدم
  • نظرات [ ۴ ]
    • انوشه گلبن
    • چهارشنبه ۱۳ فروردين ۹۳

    برای یک دوست


    گاه صحبت «رفتن » که می شود . . اگر چه گاهی انجام این فعل نا گزیر است  اما دلم تنگ می شوم  نمی دانم شاید همین دلیل هنوز ماندن و چسبیدن به این شبهه زندگی ام باشد . . . شایدهم  به دلیل بی شهامتی بهانه !!! نمی دانم اما واقعیت این است که هرگز جدایی برایم آسان نیست حتی در این دنیای مجازی و بخصوص از کسی که واقعا وبلاگ جالبی داشت . . . . شهر عجیبی ست !!! فقط می گویم دلم تنگ می شود

  • ۰ پسندیدم
  • نظرات [ ۱ ]
    • انوشه گلبن
    • دوشنبه ۱۱ فروردين ۹۳

    چهارشنبه سوری

    یکی از جشن‌های آتش که در ایران باستان برای پیش درآمد یا پیش‌باز نوروز برگزار می‌شده و آمیزه‌ای از چند آیین گوناگون است، جشن سوری بوده‌است.سوری به معنی سرخی است و اشاره به سرخی گل است که در این روز می‌افروخته‌اند. این آتش را در شب سوری که هم‌زمان با روزهای «بهیژک» یا «پنچهٔ دزدیده» بود برای گریزاندن سرما و فراخوانی گرما، آن هم بیشتر بر روی بامها می‌افروختند که هم شگون داشته و هم به باور نیاکانمان، تنورهٔ آتش و دود بر بامها، فروهر درگذشتگان را به خانه‌های خود رهنمون می‌کرده‌است به دیگر سخن این آتش‌افروزی بر بام خانه‌ها، آخرین گام از آیین‌های گاهنبار پنجه یا ده روز پایان سال است. این ده روز را ده روز فروردیان یا فروردیگان می‌گویند که دربرگیرندهٔ پنجه کوچک (پنج روز نخست-اشتاد روز تا اناران- از ماه اسفند در گاهشماری زرتشتی، برابر با بیست و پنجم اسفند ماه بنا به گاهشمار رسمی کشور) و پنجه بزرگ (پنجهٔ دزدیه، پنج روز پایان سال) می‌باشدچند روز پیش از نوروز مردمانی به نام آتش‌افروزان که پیام‌آور این جشن اهورایی بودند به شهرها و روستاها می‌رفتند تا مردم را برای این آیین آماده کنند. آتش‌افروزان، زنان و مردانی هنرمند بودند که با برگزاری نمایشهای خیابانی، دست‌افشانی‌ها، سرودها و آوازهای شورانگیز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان می‌پرداختند؛ آنها از هفت روز پیش از نوروز تا دو هفته پس از نوروز با پدید آمدن تاریکی شامگاه، در تمامی جایهای شهر و ده آتش می‌افروختند و آن را تا برآمدن خورشید روشن نگاه می‌داشتند. این آتش، نماد و نشانهٔ نیروی مهر و نور و دوستی بود. هدف آتش‌افروزان برگرداندن نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. همین هدف مهمترین دلیل برپایی جشن سده در میانه زمستان هم هست.


  • ۰ پسندیدم
  • نظرات [ ۳ ]
    • انوشه گلبن
    • سه شنبه ۲۷ اسفند ۹۲

    روز نوشت

    وقتی که حس تو به آدمهای دور برت حکم گنجیشگ های در رفت و آمدِ روزهای برفی میشه،. . . ..  وقتی خودت و زندگیت  قطار مترو میشه ، از سریک ساعت مشخص شروع ، ایستادن و رفتن های بی دلیل تکراری ،. . . . . وقتی گنجشک روزی می شوی ،. . . . کاش بدانی شاید سنگ مفت باشد اما دل آدمها مفت نیست . . . . . دیر به جنبی قطعات ترا به ذوب آهن تحویل می دهند . . . وبعد . . . .  زیرنم خاک تازه یادت می آید انسان برای عشق و عاشقی خلق شد ونه چیز دیگر


  • ۰ پسندیدم
  • نظرات [ ۳ ]
    • انوشه گلبن
    • پنجشنبه ۲۲ اسفند ۹۲

    روز نوشت.


    در زندگی یک وقتهایی شرایطی پیش می آید که ناخواسته زنده بودنت زیر سوال می رود وتمام انگیزه های بودن یابرایت هیچ می شود یاآنقدر دور و دست نیافتنی که بیشتر به سراب و رویا مشابه و چون حدتحمل و مفهوم واقعی خیلی چیز ها در بینش و اعتقاد انسانها متفاوت است پس حس می کنی جایی ایستاده ای که هیچ کس به آن حد نرسیده . . اینجا دیگه آخر خطه. . . . هیچکس اینقدر درد و مصیبت نکشیده. . . . وبعد با کس یا کسانی اشنا می شوی که از درک زخم های روحی شان عاجز می مانی یا زخمی مشترک دارید اما سازکار متفاوت . . . . شاید این زندگی و این زنده بودن و خیلی چیز های مرتبط با آن به خواست و اراده ما نبوده . . شاید. .  . . اما همین بودن خود شهامت می خواهد 

  • ۰ پسندیدم
  • نظرات [ ۲ ]
    • انوشه گلبن
    • سه شنبه ۲۰ اسفند ۹۲

    سپندار مذگان گرامی باد

    چند سالی است که ۲۵ بهمن (۱۴ فوریه) روز ولنتاین و خرید گل و عروسک ، شکلات و در کشورمان باب شده است . اکثر جوان ها بدون اطلاع از اینکه اصلا این ولنتاین خوردنی یا پوشیدنی است، فقط می دانند که در این روز باید برای کسانی که دوست دارند هدیه بخرند.اینکه داستان واقعی والنتاین چیست وتا چه حد صحت دارد خود جای بحثی مجزاست اما در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، یعنی حدودا دوهزار سال پیش از تولد ولنتاین، میان آریائیان روزی موسوم به روز عشق (سپندارمذگان یا اسفندارمذگان) بوده است.

  • ۰ پسندیدم
  • نظرات [ ۲ ]
    • انوشه گلبن
    • دوشنبه ۵ اسفند ۹۲

    هنوز هم خاطرت یادمان هست

    . . . . . . یه وقتهایی یاد گذشته وخاطرات و مقایسه آن با روزمرگی های مرسوم مردم این شهر شلوغ دلت رو به درد می آره . . به خاطر بی توجهی . . بخاطر فرا موش شدن . . . به خاطرذهنیت ونگاه بد خیلی ها . . . به خاطر فراموش شدن عشق و عاشقی. . و  ترا به تردید در صحت آنچه کردی . . . آنچه بی توقع بخشیدی . . . آنان که فدا کردی می کشه ودچاره چنان درد وحشت ناکی می شوی که از نوشتن و گفتن ، از ترس مفهوم نبودن، از بیم ایجاد ترحم، بازمی مانی وخراب می شوی درخودت می شکنی و می سوزی از درد درشعله هیچکس نبودن و غریب ماندن گذشته ها . . .

    داشتم اختتامیه جشنواره فجر را نگاه می کردم . . .. . ودرلابه لای آن هرچند کم رنگ اما امید دردلم طلوع کرد . . طلوع کرد وقتی به یاد مردان وزنان خونین و بی ادعا ی وطنم   . . . به احترام معلولین قطع نخاع . . . . برای چهره درد کشیده اما صبور مادران بی پسر، همه به پای ایستادن . . . چشمم گریست وقتی عاشقانه وبااحترام از گوشه و کنارگفت شد «هنوز هم خاطرت یادمان  هست»     


  • ۰ پسندیدم
  • نظرات [ ۴ ]
    • انوشه گلبن
    • سه شنبه ۲۲ بهمن ۹۲
    همسفر های گرامی
    استفاده از شعر ها فقط درصورت ذکر منبع مجاز است
    درغیر این صورت موجب پی گرد هردودنیا می گردد