می خواستم بچه گی کنم . . گفتن:
نه پر ، پایت را باز نکن ، خودت رو جمع کن ، تنت رو بپوشون. . . .
خواستم جوانی کنم . . . . گفتن:
بلند نخند . . نگاه نکن. . . مویت رو بپوشان . . . دست ند ه. . . . این جا نرو . . . .
خواستم بزرگ شوم . . عاشق شوم . . . . همسر . . فرزند . . . . . . خوشبختی. . .
افسوس که همیشه زیر چتر این وسایه آن بودم و غیر سایه هیچ
کاش کسی بود که باور میکرددرسته که زنم اما من هم انسان هستم و نه موجودی بدون حس و درک و فهم از لذت وشادی
- انوشه گلبن
- جمعه ۱۰ آبان ۹۸