از روز اول که چشم به دنیا گشودیم ،آغوشی گرم بدون قید وشرط در اختیارمان بود پس آن شد مفهوم مهر بانی امنیت پناه بی پناهی . . . . همان مهربانی که قطره قطره سیرمان کردو آب از دیده گانمان میگرفت امنیتی که فشارش محکم ترین حایل بود میان ما وهمه بدی های دنیا و پناهش ، ارامش رویایی که تمام دردهارا از زمین خوردن تا ترس اشباح را به فراموشی می سپرد . . . . . وهمیشه با بهانه و بی بهانه چه آسان دراختیارمان بود و لذت آن عاقبت فراگیرنه عضوی از وجودمان شد وعاشقی آموخت اما هیچ وقت هیچ کس به ما نگفت این لذت موقتی است . . . . هیچ کس یادمان نداد اعتماد وصداقت دلیل این حس بینهایت است. . . . .. کسی مدعی نشد که روزی همین عاشقانه گناه می شود گناهی درحد رسوایی وبد نامی. . . . . این روزها کمتر کسی آن دوران شیرین را به یاد داره وشاید دلیل همه آن سکوت وندانستن ها علت رفتن و همپا نشدن های امروزباشد شاید همین دلیل تنهایی و تن خواهی ماست