بیخود به مغزقلمت فشار می آوری
وقتی همه کلمات منجمد می شوند
در سرمای بی عاطفه دنیای پراز دروغ
فریا د زدن زیر آوار واژگونی مفهوم
تنها ریشخند و مجنون بودن نصیبم کرد
وقتی هیچ برق امیدی درچشم هیچ کس نیست
من سیم اعتمادم را از برق خواهم کشید
بیخود به مغزقلمت فشار می آوری
وقتی همه کلمات منجمد می شوند
در سرمای بی عاطفه دنیای پراز دروغ
فریا د زدن زیر آوار واژگونی مفهوم
تنها ریشخند و مجنون بودن نصیبم کرد
وقتی هیچ برق امیدی درچشم هیچ کس نیست
من سیم اعتمادم را از برق خواهم کشید