نمیدانم چرا وقتی از خانه به قصد سفر بیرون می زنیم انگار همه عادات و رسوم شهروندی و اجتماعی زیستن را توی کمد جاکفشی خونه جا می گذاریم و به دلیل مسافر بودن به خود حق می دهیم در تولیدزباله و پخش کردن آن در مسیر سفر؟؟؟ انگار می خواهیم راه را نشانه گذاری کنیم تا در برگشت گم نشویم یا شاید هم میزان فعالیت مسئولین منطقه را بررسی کنیم ؟؟!!
شهر سکونت من یکی از شهرهای استان تهران است که به دلیل واقع شدن در مسیر زائران امام رضا و شهر های بین راهی در تمام فصول بخصوص تابستان هم درجهت رفت وهم در جهت برگشت استراحتگاه بین شهری محسوب می شود (شریف آباد پاکدشت ) سالها ایراد ما به مسئولین شهری این بود که چرا محل و مکان مناسب جهت اسکان مسافرین تهیه نمی شود و حالاکه بعد از گذشت چند دوره از عمر شهرداری و شورا این مهم امکان پذیر شده است شکوائیه مردم این است که چرا زباله های پارکهای کنار جاده جمع آوری نمیشود ؟؟ راستی گناه کسی که ساکن این شهر هاهست چیست ؟تاوان خراب کاری ها باید بگردن این ساکنین باشد ؟مسافرها صرف نظر از بیتوجهی به تولید و پخش زباله گاه به شوخی برای یادبود شیر آب دستشویی ها باخود می برند یا دیوار و درختان این مکانهارانشانه گذاری می کنند !!!!!!!
کاش کمی حد اقل به انسانهای که مسئول جمع آوری و نظافت این این مکانها هستند فکر کنیم کاش قدری حس کنیم چه حسی دارد وقتی محلی را پاک می کنیم و دریک چشم بهم زدن به حالت اول برمی گردد ؟
شاید این وظیفه آنها باشد !! شاید اما کمی هم فکر کنیم که انسانیت هم وظیفه ماست