باور کنیم ، مُردن را . . . . .
وقتی همه زیبا دیدنت
قابی است شیشه ای
که نان وشراب و گلی را
درخود ، زندان میکند
باور کنیم ، مُردن را. . . . .
وقتی همه هم نوایی ات
ناله سه تاری ست
که از گلوی خسته
پخش صوت بیرون می زند
باور کنیم ، مُردن را. . . . .
وقتی هیچ کجای بودنت
تن به تصویر عاشقی
نمی ساید
باور کنیم. . ..
باور کنیم