شاید امشب یادگرشب یا سحر

ازمیان کوچه باغهای شهرمن

نرم نرمک بغلی پریاسمن

شایدهم سنبل لاله یاکه یاس

دست افشان پای کوبان همچوباد

خنده برلب سویم آید با آغوش باز

تنگ می گیرم من اورا دربغل

سخت می بویم مش سخت سخت

گراجل صبر مرا مهلت دهد

یابد اندیشان امانش را دهند

نیک می دانم که او عاقبت

شاید امشب یا دگرشب یاسحر

عطر مهرش پرشود در خانه ام

عاشقی را زنده سازد در جان وتن

آذر92 گلبن