نگاهت را از درون قاب آیینه بردار
بگذار به گوشه ی دیگری از اتاق
دور از آن نگاه دور از آن یاد ها و خاطرات
همانکه درعمق استخوانم زندگی می سراید
بخزم. مچاله شم. پیله ببندم.
شاید این بار پیله ام پروانه شد
شاید این بار پروانه شدم.
پروانه ها نمی ترسند از پریدن
از زیستن خارج از قابهای اسارت
پروانه ها از هیچ چیز نمی ترسند
دی 92 گلبن