شبی که
زنی جدید سر بر بازوی تو
و خیالی کهنه
سر بر سینه ی من...
شبی که بهشت بازوانت را ندارم
کاکتوس ها را بغل می کنم
و برایشان از تفاوتِ آغوش با آغوش می گویم!
مهدیه لطیفی برف روی خط استوا
شبی که
زنی جدید سر بر بازوی تو
و خیالی کهنه
سر بر سینه ی من...
شبی که بهشت بازوانت را ندارم
کاکتوس ها را بغل می کنم
و برایشان از تفاوتِ آغوش با آغوش می گویم!