کسی رو، دیگه پشتِ ذهنم ندارم

حالا دیگه چه فرقی میکنه لخت بگی یا با چادر

وقتی هیچ کسی هوش نداره که گوش نداره

وحشتی از دیوارو موش و فراموشی نیست