چقدر آروم و ساده
می شه یک گوشه این شهر شلوغ
گم شد میان آدمها
میان این و آن رهگذر تنها
وسط این همه آهن و دود و فریاد
گوشه دنج وخلوت از دنیا
فارغ از این هیاهوی بلند
ساده ، دوراز فشار زمان
بی هراس از رفتن پرشتاب
همنشین بنفشه روی تراس
درکنارت، شمدانی ،حسن یوسف ، قهوه داغ
هم ره مردمی عاشق وپاک
ساده ، کمی طعم زندگی ناب
ساده کمی خلوت کرد
ساده بود ، با این همه پر مهر وصفا
ریز سقف این شهر شلوغ
گوشه دنج وخلوتی از دنیا